اینجا من می نویسم!
اینجا دلی می نویسد که بی قرار است
بی قرار ِ بی قرار
بی قرار دیدار یار
زمان دیدار
فرصتی است که طاهر و پاک بسمت تو می آیم
فرصت خوبی است
که با زبان دل ، دردها را بیان کنم
من می سوزم
وقتی با تو سخن می گویم
و چه لذتی دارد این سوختن
من می سوزم
از شوق زیارت تو
زندگی می کنم برای این سوختن
و
سوختن من یعنی تو را دیدن
هر وقت به تو می رسم ، خودم را گم می کنم.
آخر ، من هیچم و همه چیز تویی
جایی که تو هستی من نیستم
این نبودن یعنی در تو محو شدن
یعنی
جز تو را ندیدن
...