سفارش تبلیغ
صبا ویژن

یک دنیا فاصله
قالب وبلاگ

می بینی ؟
دنیا چگونه به من حمله کرده است؟
می بینی ؟
آسمان هم با من غریبه شده؟
اصلا برای من اهمیت ندارد
بگذار همه ی دنیا برایم غریبه شوند

بگذار به راحتی از همه ی آنها بگذرم
وقتی تو را دارم ، غم دیگران را چرا باید بخورم
چرا باید غصه ی این را داشته باشم که کسی با من نیست؟
وقتی تو با من هستی ،نگران چه باشم؟

بگذار همچون علی غریب بمانم
بگذار کسی جواب سلامم را هم ندهد
مگر چه می شود؟
تازه درد علی را حس می کنم
تازه بدنم سرد می شود

تازه درد علی را حس می کنم
تازه می فهمم زهرا برای علی چقدر ارزش داشت
پس بگذار هیچ کسی جواب سلامم را هم ندهد
شیرین است که همدرد علی شوم
شیرین است که رفیق چاه علی شوم

اینها بهانه بود که علی با چاه حرف می زند
علی جز تو کسی را نداشت که حرفهایش را به او بزند
مگر می شود علی تو را رها کند و با چاه حرف بزند؟
وقتی علی تو را دارد ،دردهایش درد ندارند که تنها لذت است

شیرین است که در شب های بی زهرایی بگریم و با خدا حرف بزنم
ای روزگار ! با همه ی خوشی هایت از تو عبور می کنم
ای دنیا ! با تمام حب و بغضت رهایت می کنم
این را بدان که نمی توانی با مصیبت ها مرا از محبوبم برهانی
این را بدان که هستی من اوست نه تو!

....


[ شنبه 91/6/18 ] [ 2:43 عصر ] [ هیچکس ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

موضوعات وب
آرشیو مطالب
امکانات وب



بازدید امروز: 19
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 21336